۱۳۸۹ بهمن ۵, سه‌شنبه

رؤیای خارج

مدت زيادي نيست كه به مغولستان امده ام و با مغول ها  و با زندگي خارج از كشور اشنا شده ام اما در كنار اشنايي با مغولستان و مردم اینجا و شرايط زندگي در اين كشور با مردمانی از سایر کشورها و نحوه زندگی و فرهنگ و رسم و رسومات آنان نیز تا حدی آشنا شده ام ؛ البته اين اشنايي تازه شروع شده و اصلا نميشود بگويم كه شناخت كاملي از انها پيدا كرده ام.....
زندگي در مغولستان برايم اين شانس را فراهم كرده و اين فرصت را به من داده است تا بتوانم به تمام روياهايي كه درباره خارج رفتن و زندگي در خارج داشتم فكر كنم كه البته هرجواني به سن من اين رويا را دارد مخصوصا در كشور خودم افغانستان.
من دوستاني داشتم كه شايد هميشه يكي از اروزهايشان رسيدن به خارج و زندگي کردن در خارج بود و من هم زير تاثير انها هم گاهي چنين ارزوهايي ميكردم. البته منظورم از خارج در كل زندگي در كشورهايي غير از كشور خودم مخصوصا كشورهاي پيشرفته هست كه تمام جوانان هم سن و سال من چنين برداشتي دارند.
در دوران مكتب خيلي از دوستانم از مكتب بريدند و به كشورهاي ديگر رفتند كه اكثرا هم به طور غیر قانونی بود ، دليلش هم اين بود كه انها فكر ميكردند كه زندگي در خارج اسان است و اينكه اگر يك بار پايشان به خارج مثلا به استراليا يا يونان برسد ديگر كارتمام است و خوشبخت ميشوند....
اين ديدي است كه اكثر جوانان  دارند و هميشه به اين ارزو هستند كه طوري خارج بروند. اين را نميگويم كه من هم چنين ارزويي نداشته ام بلكه برعكس خودم هم خيلي دوست داشتم خارج بروم و فكر ميكردم كه اگر پايم به خارج برسد ديگر ميتوانم هركاري که بخواهم را انجام دهم و از تمام مشكلات رهايي يابم.
امروز در افغانستان جوانان معمولا در این فکر هستند و خیلی ها را هم میشناسم که از هر راهی که شده است اقدام به این کار کرده اند حتا عده ای هم وقتی خواسته اند از راه غیر قانونی وارد کشور دیگری شوند جان شان را از دست داده اند و عده ای هم که توانسته اند خودشان را به آن طرف مرز برسانند با مشکلات بسیار جدی یی برخوردار بوده اند و از طرفی هم پول هنگفتی مصرف کرده اند که فکر میکنم دلیل این کارهایشان چیزی نبوده جز یک فرضیه ی اشتباهی که برایشان خلق شده است مثلا كه پارسال محمد رفت فلان جای و امسال فاميلش را دعوت كرده و هزار تا چيز ديگر...
اين گونه مسایل چيزهاییست که ذهن اکثر جوانان کشورم را به خود مشغول داشته است  چنانچه روزی تمام فکر و بکر من نیز چیزی نبود جز زندگی کردن در خارج ؛ به نظر دوستانم شاید امروز من به این  اروزيم رسيده باشم ولي هرگز چنين فكر نميكنم و باور دارم كه هيچ خوشبختي یی در خارج براي من وجود ندارد ؛ فكر ميكنم خوشبختي شايد چيز ديگری باشد كه ميتوانم در همان كوچه پس كوچه هاي شهر خاكيم پيدا كنم و شايد خوشبختی چيزِ خيلي دروني تر باشد تا بيروني و خارجي .
من در مغولستان هستم ولي شرايط و اشنايي با افراد گوناگون از كشورهاي ديگر نیز اين فرصت را به من ميدهد تا بفهمم در كشور انها نیز چه ميگذرد و تا جایی که گاهی احساس میکنم كه انگار من در كشور انها هم زندگي ميكنم. در مدت كوتاهي كه اينجا بوده ام به اين پي بردم كه اين واقعا اشتباه است كه ادم ها خوشبختي را در خارج ميبينند و فكر ميكنند كه زندگي در خارج اسان است.
 با وجوديكه در اينجا بورس تحصيلي گرفته ام و قرار است تمام مصارفم از طرف دانشگاهم پرداخته شود و از بابت امکانات نیز مشکلی پیش رویم قرار ندارد ولي احساس میکنم همه چیز با پرداختن مصارف از طرف دانشگاه و امکانات خوابگاه ووو... حل نمیشود مثلا وقتی تنهایی دیگر هیچ چیزی نمیتواند جای خالی دوستان و خانواده را پر کند وقتی دلت سخت میشکند وقت سخت غمگینی هیچ چیزی نمیتواند دست عزیز و مهربان مادر گردد تا تو را آرام کند و وقتی در شهر قدم میزنی همه تو را با چشم خارجی مینگرند این یعنی تو از جزعی از آنان نیستی و این یعنی بیگانگی این یعنی دوری این یعنی تنهایی و این یعنی خوشبخت نبودن ولو در خارج بودن ولو در شهری با اپارتمان های بلند با مردمانی شیک قدم زدن ...
يكي ديگر از ديد ها و فكرهاي همیشه ی  جوانان شايد اين باشد كه وقتي به خارج رسيدند فورا كاري به پا ميكنند و شروع كنند به ذخيره و زود هم پولدار شدن كه اين هم راستش زياد اسان نيست و حتا گاهي ناممكن. كار پيدا كردن و پول جمع كردن و پولدار شدن به همان سختي افغانستان است و حتي گاهی شاید مشكل تر چون اینجا دیگر کسی نیست که دست تو را بگیرد و اگر نیازی پیدا کردی کسی کمکت کند همه چیز خودتی و این تنها دست تنهای توست که باید شروع کند . اين ها را  مينويسم چون خيلي از دوستانم در كابل و سایر نقاط  كشورم هميشه به اين فكر هستند و اكثرا به طور قاچاق و غيرقانوني ميخواهند به كشورهاي ديگري بروند که به نظر من کاریست سخت اشتباه تا جایی که حتا میتواند باعث رنج ها و دردهای بیشتری برایشان گردد (البته شايد در موارد استثنايي هم اينچنين نشود)....جا دارد كه قصه يكي از جنرال هاي افغاني را هم اينجا بگويم؛ اين داستان را يكي از استادانم در مكتب برايم ميگفت كه خيلي برایم جالب بود ولي آن زمان باور نكردم که حالا باورش برایم آسان شده است.قصه از اين قرار بود كه يك جنرال افغاني با ان همه مقام خوب و زندگی راحتی که داشت هوس خارج رفتن ميكند...خوب بعد از مدتي فاميلش را برميدارد و پناهنده سويس ميشود كه البته به صد سختي به انجا ميرسد....حال چه اتفاقي ميفتد؟...اري ديگر او جنرال نيست و بد بخت مجبور ميشود كه در يك دهكده دور از شهر شروع به دهقاني كند و زردك بكارد و بفروشد و تمام خوشبختي اش اين شده كه زردك زيادتري بكارد و بيشتر بفروشد....خوب اين ميشود اخر كار يك جنرال بلند مرتبه افغاني كه هوس خارج رفتن ميكند.
اري، شايد همه چيزهايي كه درباره خارج در تلويزيون ميبينيم و ميشنويم و از دوستان ميشنويم راست باشد ولي فکر میکنم که اينها هم يك تصوير مجازي بیش نباشد و اصلا تطابق كاملي با حقيقت و واقيعت نداشته باشند.
دوست دارم به دوستانم توصیه کنم که زیاد هوای در خارج زندگی کردن را به سر نپرورانند ، بله برای درس شاید جای خیلی خوبی باشد و بتوان چیزهای بسا بیشتری آموخت و با خود به افغانستان برگرداند چون امکانات بیشتری وجود دارد استادان با سویه های علمی بالایی تدریس میکنند، سیستم درسی از درجه ی بالایی برخوردار است سیستمی جدید با جدیدترین معیارهای بین المللی که دانش آموزان را کمک میکند تا هر چه بیشتر از آنچه هست آگاه شوند و هر چه نیرومند تر گام بردارند ، ولی برای ماندن نه !  به همين خاطر به تمام دوستانم و توصیه میکنم كه فريب اشخاصي را نخورند كه هميشه از زندگي در خارج تعريف ميكنند و ميگويند كه زندگي در خارج اسان است و ميشود خوشبختي را در خارج يافت که فکر میکنم بهترین جای کشور خودمان خواهد بود زیرا خوشبختی درست در همان جا خانه کرده است کافیست او را بخوانیم و برای آمدنش تلاش کنیم و آمادگی بگیریم اگر میخواهیم مانند سایر مردمان جهان خوشبخت باشیم کافیست از کشور خودمان شروع کنیم تا باشد که روزی همه در زیر چتر خوشبختی به زندگی یی ارام و زیبا بپردازند . به امید آنروز که حتما خواهد رسید

۳ نظر:

  1. خیلی نظرات وتوصیه های عالی وآموزنده بود برای من وکسانیکه آرزوی زنده گی در خارج از کشورش را درسر دارند راستش این مطلب را بیادم آورد که میگوید:
    شنیدن کی بود مانند دیدن

    پاسخحذف
  2. سلام برادر کشور منگولیا با خانواده چگونه است ؟؟
    از نظر امکانت و کار خوب است آیا؟؟؟؟

    پاسخحذف
  3. میشه پاسخ بدی

    پاسخحذف